فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

13 اردیبهشت

امروز صبح ساعت ٦:٣٠ از خواب پاشدی بابایی هم باحوصله ماشین و زنگوله و کتابی که دیشب واست از تهران آورده بود نشونت داد. سه چهار روز گذشته دست و پات که به بدنم میخورد مثل همیشه نبود کمی داغ شده بود _ البته این وضعیت از دراومدن اولین دندون تا حالا ادامه داره تب میکنی و ول میشه _ خلاصه خیلی ناآروم بودی جا داره همین جا از خاله جون فاطمه تشکر کنم که یکی دو روزی که بابایی نبود حسابی کمکم بود الهی که بتونم از خجالتش در بیام، با صبر و دلسوزانه بغلت میکنه و... زنگوله به این دلیل واست آورد چون خونه مامان فریده داشتند خیلی از صداش خوشت می اومد. تانک میلیتاریتم خیلی باحاله در اثر برخورد با مانع قدرت دور زد...
13 ارديبهشت 1391

عروسک پر انرژی و شادابم

امشب هم بار دیگه زیارت شاه چراغ (ع) نصیبمون شد ان شالله اگر خدا قبول کنه نائب الزیاره همتون بودیم تو مسیر برگشت در حالی که من و شما جلو نشسته بودیم با خاله مریم که عقب نشسته بود دالی موشه بازی کردی و حسابی جیغ، داد، فریاد زدی و ذوق کردی و از بین دو تا صندلی جلو سرتو میبردی عقب، تا خاله رو می دیدی سر و صدا راه مینداختی کارات برامون شیرینه و جذاب چون وقتی بچه های همسنتو میبینیم که ساکتن و اصلا هیاهو و نشاط تو رو ندارن خدارو هزاران بار شکر میکنیم  الهی که همیشه شاد باشی و سلامت، موفق باشی و سربلند ... بدان که من و بابایی هم شادی و خندتو دوست داریم و انرژی میگیریم  ...
3 ارديبهشت 1391

عیدی های سال 1391 فاطمه کوچولو

      فاطمه جون    بهار یک نقطه دارد                                              نقطه آغاز بهار زندگیت بی انتها باد مامان جون فریده این ظرف مسی واست گرفته که توش برات غذاهای سالم درست کنم   خاله فاطمه جون زحمت کشیدن این پیراهن شیک از گناوه واست گرفته   تلفن موزیکال، هدیه از طرف دایی رحمت (دایی مامانی) که دیلم واست گر...
24 فروردين 1391